شایسته ترین مربیان کوچینگ چه می کنند؟

در طول سه سال قبلی و تحت عنوان قسمتی از کتاب آینده ام , در حال تحقیق بر روی این مورد بوده ام که رهبران چگونه میتوانند کارمندان مستعد خویش را در یک محیط کاری هدفمندتر , درحال تغییر , و تکنولوژی محور به امتحان نهاده و رشد دهند . با ارزیابی در حدود ۱۰۰ نفر از پر رنگ ترین رهبران در حوزه های کسب وکار , فرهنگ وتمدن , هنر , و دولت , به یک خصوصیت اصلی در آنان پی بردم : آن ها هر فعالیت ضروری را برای انتقال «خوبی» خویش به بقیه افراد انجام عرضه می کنند تا آنان به ورژن های بهتری از آنچه که می باشند مبدل گردند . به عبارت خوب تر , شایسته ترین مربیان(کوچینگ) اشخاصی میباشند که نوعی از رهبری را پیاده می نمایند که کمتر به‌دنبال خلق و خوی پیرو و بیشتر به‌دنبال خلق رهبران دیگر است . ولی چه طور این عمل را انجام می دهند؟ اینجانب به چهار عملی که شایسته ترین مربیان انجام می دهند توجه کرده ام .

ارتباط را مقدم بر کوچینگ گری بدانید

زیاد اتفاق می افتد که کوچینگ گری به جای آن وظیفۀ اصیل و رابطه محوری که بایستی باشد , به یک روال «تیک زدن لیستی از کارها» تبدیل شود . برای توفیق حقیقی در مربی گری (کوچینگ) , نوعی رابطه متقابل بنیادین می بایست فی مابین مربی و تعلیم شونده وجود داشته باشد . مطالعات حاکی از آنند که چه بسا بهترین برنامه های مربی گری نیز نمی توانند جایگزین ارتباطات اصیل و مسئولانه میان مربی و تعلیم شونده شوند . تحقیق انجام یافته بوسیله بل روز راگینز , کارشناس کوچینگ گری و مدرس کالج ویسکانسین – میلواکی , حاکی از آن بود که تنها وجه تمایز افرادی که مورد تعلیم قرار گرفته یا نگرفته اند به عبارتی ارتباط بنیادینی است که تعلیم شوندگان با کوچینگ خویش برقرار می نمایند . تمام اینها بدان معناست که رهبری مستلزم برقراری ارتباطی صمیمانه است . در بهترین موقعیت , این عمل اشخاص را تشویق می نماید تا از عناوین و نقش های رسمی خویش ( مدیر در قبال کارمند ) فاصله گرفته و زمینه های مشترک انسانی خویش را بازیابند .

بیشتراز صلاحیت بر روی شخصیت تمرکز نمائید

بخش اعظمی از مربیان فعالیت مربی گری را تحت عنوان یک برنامۀ آموزشی متمرکز بر کسب مهارت های شغلی میبینند . قطعاً یکی‌از موادتشکیل دهنده مربی گری آموزش کسب قابلیت های ضروری برای یک مقام مشخص است . البته شایسته ترین رهبران اشخاصی میباشند که از صلاحیت ها بالاتر رفته و بر روی یاری به دیگر افراد برای شکل دادن شخصیت , ارزش ها , خودآگاهی , همدلی و ظرفیتِ احترام دیگر افراد کار می کنند . آن‌ها میدانند که در زمان طولانی با واقعیت مبرهنی روبروییم بر اساس این که اهمیت این خصوصیت های ارزش محور دوچندان بیشتر از ارتقای مهارت هاست . راه و روش های بسیاری برای آموزش اشخاص حول این ارزش ها و خلق خودآگاهی بالاتر وجود دارد .

خوش بینی های خود را بلند فریاد بزنید و بدگمانی هایتان را نجوا کنید

احتمال دارد شاگردی پیش شما آمده و بعضی ایده های تعجب آور و غریب و خواسته ها غیرواقع گرایانه را با شما مطرح نماید . شاید وسوسه گردید تا به آنان یاری نمایید قدری واقع گراتر باشند اما بدین نکته دقت نمائید که مربیان قرار است دهندگان انرژی باشند و نه گیرندگان آن . پیش از آنکه به دلایل غیرعملی بودن یک ایده تصور کنید , به دلایل عملی بودن آن بیندیشید . شایسته ترین روش ای که برای اندیشیدن به این روش می‌شناسم ضابطه ۳×۲۴ برای خوش بینی است . درباره با این شیوه نوشته و سالهاست که بر روی آن تمرین میکنم اما تبحر یافتن در آن دوچندان سخت است . هر بار که یک ایدۀ تازه را می شنوید , ملاحظه کنید آیا می توانید ۲۴ ثانیه , ۲۴ دقیقه و یا یک روز راجع به کلیه دلایل خوب بودن آن ایده بیندیشید فارغ از این که هیچ جنبه ای از آن را مورد انتقاد
قرار دهید یا نه . گفته میشود که دنیا ناکامی معمول را به توفیق غیرمعمول ترجیح می‌دهد ; مربیان عالی بایستی بتوانند اکتشاف موضوع دوم را تشویق کنند .

نسبت به شاگرد خویش وفادارتر از شرکتتان باشید

البته که همۀ ما خواستار حفظ بهترین موقعیت خویش هستیم و اما که میخواهیم افرادمان در اداره هایمان اثربخشباشند . با در نظر داشتن این مورد , شایسته ترین مربیان میدانند که رهبری در قدرتمندترین و اصیل ترین شرایط خویش نوعی خدمت به سایر افراد است و این‌که شایسته ترین رویکرد برای وفادار کردن سایرافراد تعهد فداکارانه و بی نقص نسبت به منافع همیاران و کارمندان است . صرفاً به دنبال کشف نقاط قوت شاگردان خویش نباشید بلکه تلاش نمائید علایق نهفته آن‌ها‌را نیز کشف نمایید . به آنان یاری نمائید تا خواسته ها و آرزوهایشان را بیابند . اکثر وقت ها ما با اشخاصی همچون دوستان عزیز , رهبران مذهبی , و اعضای خانواده بوده ایم که به عنوان رهبران و تکیه گاه هایمان در بیرون از محیط کار فعالیت می نمایند . چرا نتوانیم همین جايگاه از اعتماد و حمایت را به درون محیط کار بیاوریم؟ در موارد بی شمار , برای این که بتوانیم چیزی بیش تر از مربیان صرفاً ماهر باشیم , به شاگردانمان وامدار هستیم .

شایسته ترین رهبران (کوچینگ)از لگدمال کردن رؤیاهای شاگردان خویش خودداری می نمایند . در صورتی‌که کارمند و شغل جفت های خوبی نباشند و یا این که چنانچه یک کارمند بلند همت به شکلی واقع‌بینانه تمایلی به حرکت رو به بالا داخل کمپانی نداشته باشد , یک رهبر عالی به او یاری خواهد کرد تا به حرکت خویش ادامه دهد به دلیل آن که احتمال دارد مناسب نقش دیگری داخل اداره و چه بسا مسیری تازه در جایی دیگر باشد .

کوچینگ در بالاترین سطح آن به معنای «خوب بودن» و احاطه شدن با «آدم های خوب» است – کسانی دارای تعهد که به دیگر افراد یاری می نمایند ورژن های بهتری از آنچه هستند شوند . به همین منظور است که اداره ها و رهبران مورد ستایش اینجانب آنهایی میباشند که بامسئولیت به همراه ساختن سایر افراد با خود می باشند .

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.