هفت دلیل برای اینکه افراد باهوش و سختکوش، موفق نمیشوند!
من برای مدت زمانی طولانی اعتقاد داشتم كه اگر افراد باهوش سخت تلاش كنند و در یك محیط مناسب پرورش یابند ، رشد می كنند و سرانجام موفقیت به دست می آید.
اما با بزرگتر شدن ، فهمیدم که لزوماً اینگونه نیست. تعداد کمی از افرادی که می دانم باهوش هستند و پشتکار زیادی دارند ، توانستند کارهای قابل توجهی انجام دهند ، در حالی که بسیاری دیگر از آنها به موفقیت های متوسطی رسیده اند و زندگی چندان افتخار آمیزی ندارند.
بعدها فهمیدم که وقتی موفقیت به وجود می آید فاکتورهای زیادی لازم دارد ، خواه موفقیت به معنای داشتن یک شغل شایسته باشد، خواه به داشتن روابط عالی یا سالم ماندن تعبیر شود.
بله ، باهوش بودن بخشی از این عوامل است ، و همینطور سختکوشی. اما چیزهای بیشتری وجود دارد و این عوامل به تنهایی کافی نیستند.
در اینجا هفت دلیل وجود دارد که ممکن است شما موفق نشوید حتی اگر باهوش و سخت کوش باشید:
آنچه در این مقاله میخوانید :
شما به افراد جدید دسترسی ندارید.
معاشرت با افرادی که مدت طولانی آنها را می شناسید آسان است. شما از گذشته یکدیگر را می شناسید و می توانید به شوخی های هم بخندید.
اما مشکل دوستان قدیمی این است که ، همان ایده ها و حرف های قدیمی بارها و بارها در جمع تان بازیافت می شوند ، و شما نیازی به یادگیری دیدگاه های جدید در خارج از حباب خود ندارید.
در ابتدا، رسیدن به افراد جدید بسیار دشوار است ، اما شروع به برداشتن قدم های کوچک می تواند کمک کند.
در ابتدا برای رسیدن به یک هدف کوچک ، مانند معرفی خود به یک نفر در هفته ، اقدام کنید.
شما مخالف تغییر هستید.
مدت طولانی در همان محیط بودن ، سازگاری با چیزهای جدید را سخت می کند. خبر خوب این است که تغییر فرصتی برای موفقیت و نوآوری است.
به جای مقاومت در برابر تغییرات ، ببینید چگونه می توانید از آنها بهترین استفاده را ببرید. شاید بتوانید نیازهای شغلی در حال رشد را تأمین کنید یا دیدگاه دیگری را ببینید.
برای پذیرش مفاهیم جدید اماده باشید و در مورد دنیای اطراف خود کنجکاو باشید. این کار به مرور زمان، حتی باعث تقویت هوش مالی شما خواهد شد.
شما مایل به خطر کردن و ریسک نیستید
افراد هوشمند اغلب مسیر امن را انتخاب می کنند. آنها ممکن است همان مسیری را که همسالان خود دارند ، دنبال کنند یا شغلی را انتخاب کنند ، زیرا این مورد از نظر همسالانشان قابل قبول است.
اگرچه این کار، یک درجه سطحی از امنیت را تضمین می کند ، اما می تواند به راحتی از بین برود.
معتقدید که بر اساس کارنامهتان، شایسته موفقیت هستید.
افرادی که در مدرسه سخت کار کردند ، عادت داشتند که در صدر باشند و به تحسین و موفقیت عادت کرده اند.
این موضوع در ابتدا خوب به نظر می رسد، اما برخی از عوارض منفی آن نیز وجود دارد.
من بارها شنیده ام که مردم ادعا می کنند به دلیل هوشمندی یا مکانی که به مدرسه رفته اند ، لیاقت موفقیت را دارند. آنها انتظار دارند که مشکلات به دلیل اعتبارشان، خود به طور خودکار از بین بروند و مدام به خودشان میگویند من میخواهم پولدار شوم! اما متاسفانه ، زندگی چنین کاری نمی کند!
در دنیای واقعی ، شما بر اساس کارنامه و نمراتتان نتیجه نمی گیرید. شما بر اساس ترکیبی از کار سخت ، تفکر استراتژیک و برخی از شانس ها نتیجه می گیرید.
شما می توانید با کار بر روی دو مورد اول ، این فاکتور آخر را افزایش دهید.
شما مرتباً دنبال هر چیز هیجان انگیز هستید و از این شاخه به آن شاخه میپرید
یک مورد که اغلب از آدم های موفق می شنوم این است که آنها از هدر رفتن وقت متنفر هستند.
افراد مختلف از ارزش زمان خود نیز آگاه هستند ، زیرا زمان و تلاش صرف شده برای یک چیز بدان معنی است که شانس موفقیت در آن بالا رفته است.
اما در عین حال، شروع به کار در هر زمینه نیازمند تلاش سختی است و رد شدن از موانع اولیه نیاز به صبر و حوصله دارد.
تمرکز و تلاش برای یک هدف در دراز مدت نتیجه خیلی بهتری دارد، به مراتب بهتر از رفتن به دنبال یک چیز ، بی حوصله بودن و سپس رفتن به دنبال هدف جدید!
شما نمی توانید به یک تصمیم متعهد شوید
باهوش بودن و سخت کوش بودن می تواند درهای بی شماری را باز کند. اما در عین حال و متأسفانه ، داشتن گزینه های زیاد می تواند به اندازه انتخاب های اندک محدود کننده باشد.
انتخاب زیاد ، تصمیم گیری در مورد انجام کار را دشوار می کند. من فردی را می شناختم که یکی پس از دیگری در برنامه های تحصیلات تکمیلی شرکت کرده بود. بیش از ده سال بعد ، او هنوز هم نمی تواند بفهمد چه کاری باید انجام دهد.
من به جای اینکه در مسیرهای زیادی در جا بزنم ، ابتدا پیشنهاد می کنم راه های مختلف را امتحان کنید. قبل از تصمیم گیری بزرگ با افراد دیگر صحبت کنید و تحقیقات را انجام دهید تا بدانید که گزینه ای متناسب با شخصیت و سبک زندگی شما است یا خیر.
شما به خودتان ایمان ندارید.
با کمال تعجب ، افراد باهوش می توانند توانایی های خود را دست کم بگیرند. آنها بدترین منتقد خود هستند و همین موضوع باعث می شود که باور کنند نمی توانند به اندازه توان خود موفق شوند.
افراد باهوش وقتی صحبت از کارشان می شود از استانداردهای بالایی برخوردار هستند. هر وقت آنها روی یک پروژه کار می کنند ، تمایل به بررسی دقیق و حدس زدن محصول نهایی دارند.
در نگاه اول، ویژگی خوبی به نظر میرسد، اما اغلب ناتوان کننده تر است تا اینکه کمک کننده باشد!
کمال گرایی می تواند افراد را از پیشرفت به جلو در اهداف خود و یا در وهله اول شروع هر کاری منع کند.
منبع: مجله اینترنتی توسکا